شنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۴۸ ب.ظ
پروژه|بستان
من ازت معذرت میخوام که در جواب به «عزاداریهات قبول باشه!» نگفتم «همچنین».
من معذرت میخوام اما فکر میکنم همهش تقصیر خودته. اگر دستت نخورده بود و اون پیام متعفن و نفرتانگیز رو فوروارد نمیکردی، تمام حسن ظنهایی که برای تو در وجودم ذخیره کرده بودم به یک باره دود نمیشدن. با هر صدایی که از حنجرهی تو خارج میشه و به گوش من میرسه اون پیام، اون روز و شبها که فکرهای ترسناک و تهوعآور به سرم زد و اون صبحها که به امید پاک شدن اون پیام چشم باز میکردم میاد جلوی چشمهام و فقط به این دلیل دهنم رو باز نمیکنم و فحشی نمیدم که تو خیلی خیلی سادهلوحانه، فکر میکنی چون زیر اون پیام دو تا تیک نیومد یعنی من هم ندیدمش...
ای کاش دستت نمیخورد و لگد نمیزدی به حسنظنهای من!
۰۰/۰۵/۳۰
به نظرم نمیشه با یه چشمه کوچیک همه یه فرد رو زیر سوال ببریم اونم تو این جامعه که قبح بعضی چیزا خیلی ریخته